شهید دفاع مقدس

بیوگرافی شهید:

نــام : محمدعلی 

نـام خـانوادگـی : تکه اکبرآبادی

نـام پـدر : حبیب الله

تـاریخ تـولـد :  1334/2/5

مـحل تـولـد : اصفهان

سـن : 25 سـال

دیـن و مـذهب : اسلام شیعه

وضعیت تاهل: مجرد

شغل: کارمند

محل کار: بیمارستان شهید اکبرآبادی

 

شرح شهادت:

زمان شهادت: 1359/10/19

محل شهادت: قصرشیرین

عملیات: 

نحوه شهادت: در حین خنثی نمودن مین (انفجار مین)


زندگینامه

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجم اردیبهشت ۱۳۳۴، در اصفهان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. پدرش حبیب الله، کارمند بود و مادرش،کبرا نام داشت و همزمان با به دنیا آمدنش، مادرش را از دست داد و چند سالی را نزد مادربزرگش گذراند. پس از آن پدرش ازدواج مجدد نمود و او را نزد خود برد. محمدعلی دوران تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذاشت و تا سال دوم هنرستان در رشته مکانیک ادامه تحصیل داد و به کارهای مکانیکی روی آورد. در مدت 3 سال در کار خود به استادی رسید و از آنجا که دارای تیز هوشی و تبحر خاصی در کارهای فنی داشت خیلی زود دارای مهارت خاصی گشت بنحویکه از عهده هر گونه کاری برمی آمد و در بسیاری موارد ابتکارات نوینی نیز ارائه می داد از آن جمله ساختن کلاج موتورسیکلت در سال 1354

در بیمارستان حمایت مادران و نوزادان بیمارستان  شهید اکبر آبادی در بخش مکانیکی به فعالیت پرداخت و با حسن اخلاق و رفتار و اعمال صمیمی که داشت همه را تحت تائید خویش قرار داده بود و به نیکوکاری معروف گشته بود و بجای 8 ساعت کار بعض از روزها 14 یا 16 ساعت کار می کرد بدون چشم داشت به اضافه مزد و یا پاداشی از تخصص خویش برای خدمت به مردم در راه خدا کوتاهی نمی کرد و هر زمان را کسی به وی احتیاج داشت از کمک مضایقه نمی کرد. یکی از دوستانش تعریف میکرد میگفت ما هر زمانی که میخواستیم جائی برویم امکان نداشت که در مسیر راه  ببیند کسی مثلا موتور و یا ماشین اش خراب شده و او داوطلبانه کمک نکند.

در دوران انقلاب :

شهید اکبر آبادی با شروع شدن انقلاب تمام هم و غم خود را روی وسایل انقلاب گذارده بود و با شروع اولین جرقه به این جریان عظیم پیوست و جزو کسانی بود که تمام توان و قدرت خویش را در خدمت انقلاب و اسلام گذاشته  و از هیچ گونه فعالیتی چه پخش نوار و اعلامیه و شرکت در تظاهرات خیابانی و راهپیمائی و تهیه کلیه عکس امام و ... کوتاهی نمی کرد تا پیروزی انقلاب در 22 بهمن 57 یوم الله.

در روزهای نخست پیروزی  تمامی وجودش را در خدمت انقلاب گذاشت و در اکثر درگیرها شرکت فعال داشت و سپس مدت حدود 3 ماه نیز در کمیته انقلاب اسلامی خدمت نمود و چون تا حد زیادی خیالش از بعد نظامی آسوده گشت جهت کارهای فرهنگی و ارشادی به بیمارستان رفته و با کمک چند تن از دوستان متعهد و صادق خویش انجمن اسلامی بیمارستان را تشکیل دادند زیرا معتقد بود در بیمارستان بایستی فعالیت گسترده نمود و طاغوت زدائی کرد و با کسب دوستان مسلمان و متعهد خویش در این مهم نیز موفق بود و در آن اواخر چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  احتیاج به نیروی فنی داشت قصد داشت به سپاه آمده و خدمت نماید که جنگ تحمیلی  آمریکا توسط رژیم خائن بعث عراق شروع شد.

در زمان جنگ :

شهید اکبرآبادی قصد داشت از طریق بسیج مستضعفین به جبهه اعزام شود در همان روزهای دوم یا سوم شروع جنگ به جبهه اعزام گردید و جزو اولین گروه های اعزامی بود که به جبهه اعزام شد.  در جبهه های غرب کشور در استان ایلام جبهه صالح آباد علیه متجاوزین وارد جنگ شد و مدت 4 ماه  را در جبهه ها گذراند و در این مدت یکبار بدیدن خانواده خود آمد در تاریخ 1359/10/19 بر اثر انفجار مین به درجه شهادت نائل آمد و به خواسته دیرینه اش که رسیدن به لقاءالله بود رسیدند این انقلاب خونبار و عزیز اسلامی با خون بهترین همراهان مسلمان و متعهد تداوم یافته و مستضعفین جهان را از زیر یوغ مستکبران نجات بخشد. ایشان در جوار برادر شهیدشون در بهشت زهرا آرمیده اند.

قسمتی از وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم 

قدر انقلابمان را بدانید و آن را تا آخرین قطره خون نگهدارید. قدر امام را بدانید و در پیروی از او قدم از پای ننشینید و از هیچ مشکل و نارسایی دلسرد نشوید با مال و جان و هر چه دارید در راه انقلاب و اسلام جهاد کنید که این جهاد در راه حق است.

برای من گریه و زاری نکنید و لباس مشکی نپوشید چون دشمنان خوشحال می شود. سفارش می کنم شما را به حجاب و نماز و امر به معروف  و از شما می خواهم که پیرو خط امام (ره) باشید.

 

گلزار شهید:

تهران - بهشت زهرا- قطعه 26 

 

Template settings