ستاد امور شاهد و ایثارگران

دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران

شهید دفاع مقدس

بیوگرافی شهید:

نــام : محسن

نـام خـانوادگـی : فتوحی

نـام پـدر : حسن

تـاریخ تـولـد : 1346/8/4

مـحل تـولـد : قم

سـن : 19 سال

دیـن و مـذهب : اسلام شیعه

وضعیت تاهل: مجرد

دانشجوی: اندام مصنوعی

محل تحصیل: دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران

شرح شهادت:

زمان شهادت: 1365/10/1

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای 4

نحوه شهادت:

زندگینامه

« بسم رب الشهداء والصدیقین» شهید محسن فتوحی در تاریخ چهارم آبانماه سال1346 در خانواده‌ای مذهبی و علاقه‌مند به اهل بیت(ع) در شهر مذهبی قم دیده به جهان گشود. او در اخلاق، از دیگر کودکان متمایز بود. در دوران کودکی در سنین 4 الی 5 سالگی خواندن قرآن را فرا گرفت. به همراه پدرش در هیئتها و مجالس تفسیر قرآن شرکت می‌کرد و مورد تشویق بسیاری از حضار در هیئتها قرار می‌گرفت و این امر سبب شد که مطالب و مسائل زیادی پیرامون زندگی ائمه معصومین(ع) و احکام و قرآن از محضر علماء و بزرگان کسب فیض نماید. وی در سن 6 سالگی وارد دبستان شد و هر سال با کسب رتبه‌های ممتاز این دوره را پشت سر می‌گذاشت. از جمله خصوصیات وی این بود که از نظر فکری سطح بالایی داشت و بسیار زیبا سخنوری می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت انجمن اسلامی مدرسه درآمد و با تشکیل گروه سرود و برپایی مراسم دعای کمیل و توسل به فعالیت های فرهنگی پرداخت. او پس از اتمام دوره راهنمایی وارد دبیرستان در رشته تجربی گردید. وی در طول تحصیل خود در دبیرستان حدود 20 ماه در جبهه‌های مختلف از جمله کردستان، عملیات والفجر مقدماتی، فتح فاو و جزیره مجنون حضور فعال داشت و چندین بار پس از زخمی و مجروح شدن به پشت جبهه منتقل گردید اما پس از مداوا مجدداً به جبهه‌ها می‌شتافت. او پس از اخذ مدرک دیپلم وارد سپاه شد و بعد از شش ماه خدمت در سپاه در آزمون سراسری دانشگاهها شرکت و در رشته ارتوپدی فنی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شد. پس از گذراندن یک ترم تحصیلی در دانشگاه سرانجام در آخرین لحظات عمر با شرافتش برای چندمین بار به سوی دیار عاشقان شتافت و در آخرین حمله خود در عملیات کربلای4 در جزیره بوارین هم چون شیری غران به قلب دشمن یورش برد و پس از دلاوریها و شجاعتهای بی‌دریغ و بی‌وقفه خود و پس از چند سال خدمت به اسلام به آرزوی دیرین خویش یعنی شهادت در راه خدا نایل آمد. آری، محسن از قافله نور بود و از کاروان جان و از مسافران دار بقاء و رهسپاری بسوی معشوق. آنچنان شبانگاه به درگاه خدا می‌نالید که معلوم بود باید برود و آن چنان مناجات می‌کرد که نشان از هجرتش بود. چنان به فکر جبهه بود که گویی عاشق به فکر معشوق و آنچنان شوق شهادت داشت که گواه بر آن بود که شهید خواهد شد. چهره نورانی و شادابش می‌رساند که گلچین خواهد شد.

وصیتنامه شهیدمحسن فتوحی

بنام الله..... پاسدار حرمت خون شهیدان، فریادرس مستضعفان، یاور لبیک گویان

به ندای هل من ناصر ینصرنی، به نام او که رحیم و بخشنده بر بندگان گناهکار است و شدید و قوی بر ستمکاران حکم فرماست. به نام نامی بقیه الله ....الاعظم محور آرامش جهان، منتقم خون شهیدان، آرام بخش دل یتیمان یاور به حق پرچمداران مهدی موعود (عج) و سلام خداوند برتو ای امام بزرگوار، ای ماه جماران، ای خشم پر صلابت ابراهیم در ابروان، ای ید بیضای موسی در آستین، ای شراه خشم علی در چشم، ای قوت پیامبر در ظاهر، ای خون حسین در رگ و ای ناله نیمه شب موسی بن جعفر در محاسن سفید. ما با تو میثاق بسته ایم که در راه تو که راه خدای توست تا آخرین قطره خونمان از پای ننشینیم و بر پیمان خویش همچنان به استوار خواهیم ماند و از تو می خواهیم دست پرعطوفتت را بسوی آن قادر بی نیاز دراز کنی و تقاضای ایمان را از او بخواهی که: خدایا در ظهور ولیت امام عصر منجی انسانیت از ظلم و فساد تعجیل فرما. خدایا ما را از سربازان حقیقی آن وجود بزرگوار قرار بده و به دعای شهیدان ما را در محافل حقیقت در کنار پیامبران و اولیایت منزل ده یا شفاعت حسینی و یا دانش را در روز حساب نصیب ما بفرما. به معلولین و مجروحین انقلاب و جنگ، این شهیدان زنده را هر چه سریع تر لباس عافیت بپوشان.

سخن بسیار است و زبان از گفتن آن قاصر

خوشا به سعادت آنانی که فهمیدند و رفتند، کسانی که در راه عشق به خدا پذیرفته شدند و رفتند البته منظور ازاندیشیدن یک ساعت به از عبادت چند ساله، تعبیرات گوناگونی دارد و نباید به ظاهر کلمه نگریست بلکه مخاطب به نوبه خود می تواند برداشت کند و این جمله را یک وسیله ای برای خودسازی بداند. چه بسیار دیده شده انسان هایی عمری را گذرانده به روز وشب اما مسلک نبودند و خداوند که رحمتش همیشه بر روی بندگان باز است، بنده گناهکار را با شرط توبه می پذیرد و دعوت می کند. قرآن کریم در اغلب آیات که مسئله رحمان و رحیم بودن الله مطرح است، دعوت به راه حق می کند و در جایی که نیاز است فرمان خوردن خشم را می دهد، الله اکبر که ما چقدر غافلیم. هرگاه که انسان اراده کند دست عنایت پروردگار بالای سرش قرار می گیرد و هرگاه اندیشه ای صحیح بنماید به راستی که مصداق این جمله خواهد بود و اراده و مقام خداوند بزرگ واقع خواهد شد.

خدایا خدمتت را نشانم مده که تورا از راه ترس پرستش نمی کنم.

خدایا نعمتت را نشانم مده تا بازرگان نشوم.

خدایا محبتت را نشانم مده که تو را فقط به خاطر تو پرستش می کنم.

خدایا تو را می خواهم که نمی توانمت توجیه و تفسیر کنم و چه کنم که کور و نادانم.

خدایا دستم گیر که در خار و خس چاه های عمیق گناه نیفتم.

خدایا به من حزنی عطا فرما که با یاد تو آن بر من آسان گردد.

خدایا امتحانم مکن که تو از اعماق وجودم آگاهی.

خدایا مرا به خود وامگذار که بی تو هیچم و پوچم.

خدایا تکمیل نفر مقدم بر تکمیل غیر است.

خدایا تکمیل اجتماع مقدم بر تکمیل فرد است.

خدایا آرزو زیاد است و من گنهکار.

خدایا دستم توبگیرو پا به پا برتا غیره راه رفتن آموزم.