شهید دفاع مقدس
بیوگرافی شهید:
نــام :پرویز (مهدی)
نـام خـانوادگـی : طریقی
نـام پـدر : حسنعلی
تـاریخ تـولـد : 15/2/1341
مـحل تـولـد : تهران
سـن : 25 سـال
دیـن و مـذهب : اسلام شیعه
وضعیت تاهل: متاهل
دانشجوی: گفتار درمانی
محل تحصیل: دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران
شرح شهادت:
زمان شهادت: 8/3/1366
محل شهادت: شلمچه
عملیات: پدافندی
نحوه شهادت: اصابت گلوله
زندگینامه:
بسم رب الشهداء والصدیقین» شهید مهدی (پرویز) طریقی در سال1341 در یکی از مناطق شرق تهران (خ کرمان) دیده به جهان گشود. وی در خانوادهای متوسط و تقریباً مذهبی رشد یافت و از همان اوان کودکی باهوش و بسیار فعال و درسخوان بود و در حین اینکه درس میخواند اوقات تعطیل و فراغت خود را کار میکرد تا خرج تحصیلش را بدست آورد. از ایام نوجوانی ایشان خیلی مذهبی بود و همیشه در مسجد و حسینیهها حضور فعال داشت و از سنین نوجوانی (قبل از تکلیف) نماز و روزة ایشان ترک نمیشد.
ایشان فعالیتهای ضد رژیمی خود را قبل از به ثمر رسیدن انقلاب یعنی از سال 54 الی 55 شروع کرده بود و همیشه بدنبال اعلامیههای امام و تکثیر نوار بود تا این که انقلاب عزیز ما به ثمر رسید. فعالیتهای ایشان فوقالعاده زیاد شد و حتی قبل از گرفتن جواب دیپلم در سال 1359 در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ثبت نام نمودند و بعد ازآن همیشه در ماًموریت و جبهه بسر میبردند تا این که بار آخر که از جبهه بازگشته بودند در سال1361 همسر اختیار میکنند، و چون علاقه زیادی هم به درس داشتند و همیشه میگفتند که: «دوست دارم که در خدمت به انقلاب و اسلام دستم باز باشد و هر چه بیشتر به مردم مستضعف خدمت کنم»؛ علیهذا تصمیم گرفتند که در کنکور شرکت کنند. تا این که در سال1363 که مصادف با ولادت تنها فرزندشان (مجتبی طریقی) بود در کنکور قبول شدند و در نیمة دوم 64 در رشتة گفتار درمانی (دانشکده علوم توانبخشی رفاه) مشغول به درس شدند و ایشان با گرفتاریهای فراوانی که داشتند خوب درس میخواندند.
گاهی اوقات هم در سر کلاس از فرط خستگی و بیخوابی ایشان خوابشان میبرد، چرا که ایشان هم مسئولیت پاسدار بودن و هم همسر بودن و پدر بودن و دانشجو بودن را بر عهده داشتند. روزها مشغول به کار بودند و شبها تا دیر وقت درس میخواندند. در کنار همة اینها هیچگاه از یاد جبهه و جنگ غافل نبودند وهمیشه منتظر فرصت مناسب بودند که به دیار عاشقان بروند تا این که کاسه صبر و انتظار ایشان لبریز میشود و تصمیم قطعی خود را برای عزیمت میگیرد، ولی با مخالفت سپاه روبرو میشود و به ایشان گفتندکه: بمان برای نوبت بعدی! ولی ایشان طاقت نیاورد و گفت: باید الان بروم و از طرف دانشکده هم به ایشان گفتند: نرو و بمان امتحان پایان ترم را هم بده و برو. ولی باز گفتند: اگر هیچکس نگذارد بعنوان بسیجی خواهم رفت که همانطور هم شد و در روز 66/12/6
به عنوان یک بسیجی، تنها عازم جبهههای جنوب شد و بعد از چند روزی به عنوان مأموریت 15روزه به شلمچه میرود و در تمامی آزمایشات و امتحانات الهی پیروز و موفق میشود تا این که در تاریخ 66/3/9 در بعدازظهر روز جمعه که مصادف بود با عیدفطر بعد از ختم کلامالله مجید (در گردان ادوات تیپ ذوالفقار) توسط اصابت ترکش خمپاره که به سه نقطة حساس بدن مبارک ایشان از پشت اصابت میکند،
با گفتن« یا علی یا علی» به فوز شهادت نایل میآیند و عروج ملکوتیش را از عالم خاک به عالم پاک آغاز میکند. « روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد. انشاءالله تعالی» به امید پیروزی عاجل عزیزان رزمنده و با دعا برای سلامتی رهبر عزیزتر از جانمان و دعا برای آزادی اسراء و شفای مجروحین و معلولین انقلاب و جنگ تحمیلی و به امید تعجیل در ظهور مولا و آقایمان صاحب الزمان « خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» « والسلام من التبع الهدی» «همسر شهید مهدی طریقی.
گلزار شهید:
بهشت زهرا- قطعه 29 – ردیف 33- شماره 14